سبد خرید
سبد خرید خالی است

خودخواهی از نوع خویش کامی به زبان دیگران (رمان فلسفی سقوط)

سقوط در سال 1956 منتشر شد، یعنی؛ پنج سال بعد از " انسان طاغی". کامو ابتدا قصدش این بود که سقوط هم یکی از داستان های کوتاه مجموعه "هبوط و ملکوت" باشد. اما به قول خودش قلم اختیار را از او گرفت و تبدیل شد به یک رمان نسبتاً بلند.

خودخواهی از نوع خویش کامی به زبان دیگران (رمان فلسفی سقوط)

داستان درباره یک قاضی پاریسی است به نام ژان باتیست کلمانس، گوینده داستان خود را با این نام معرفی کرده که البته اسمی جعلی است! اما نام مخاطب او فاش نمی شود. گفتگوی این دو پنج روز ادامه می یابد: ابتدا در میخانه، بعد در ترعه ها، سپس در جزیره مارکن در پشت سدی که زویدر زی خوانده می شود و در نهایت در آپارتمان کلمانس.

کلمانس به گناهانش در زندگی اعتراف می کند به این قصد که مخاطبش را اغوا کند که او هم به گناهانش در زندگی اعتراف کند! کلمانس هم ملعون است و هم شیطانن، روح در عذابی که از عذاب دادن دیگران لدت می برد.

سقوط با حالتی سوالی پایان می یابد. کلمانس که هنوز اسیر احساس گناهش در کوتاهی از نجات دادن دختری است که خودش را از پل پرت کرد، با خود می اندیشد اگر آن لحظه تکرار می شد می توانست به گونه ای دیگر عمل کند یا نه.

آه، دختر جوان باز هم خودت را در آب بیفکن تا من یک بار دیگر فرصت کنم که هر دومان را نجات دهم!

این فرصتی است تا کلماتش ثابت کند آدم خوبی است یا دست کم حفظ توهم اینکه خوب است.
از کتاب سقوط چند ترجمه خوب در کشورمان موجود است، اما ترجمه کاوه میرعباسی (نشر چشمه)

 و ترجمه شورانگیز فرخ (نشرنیلوفر و نشر علمی و فرهنگی) به نظر نگارنده از مابقی بهتر و روانتر است.